محل تبلیغات شما



دنیا از دید یک دیوانه

 

دیوانه: در این دنیا کسانی زندگی میکنند که خود را دانا و عاقل میدانند.

انها از چشم می اندازند تا از چشم نیافتند.

از دلمیبرند تا بر دل بشینن.

دورویی را زرنگی میدانند.

صادق بودن را نادانی میدانند.

دلیل نامردی هایشان را رفاقت میدانند.

فداکاری را حماقت میدانند.

خواسته های دیگران را نادیده میگریند اما انتظار دارن خواسته شوند.

نمیبنند اما میخواهند دیده شوند.

دوست ندارند اما میخواهند دوست داشته شوند.

می ایند و برایشان مهم نیست با امدنشان کسی میرنجد.

پیروزی را فقط برای خود میخواهند.

میرنجانند تا رنجیده نشوند.

سرد  هستند ما انتظار گرم بودن دارند.

اهمیت نمیدهند ولی خود را مهم میدانند.

 

دیوانه:در این دنیا افراد دیگری نیز وجود دارد.

که عاقل ها انان را دیوانه میدانند.

انهااز چشم می افتند تا از چشم نیندازند.

از دل میروند تا بر دل بنشانند.

نمیخواهند تا خواسته هارا اجابت کنند.

دیده نمیشوند تا ببینند.

دوست داشته نمیشوند اما دوست میدارند.

میروند تا کسی نرنجد.

شکست میخورند تا دیگران پیروز شوند.

رنجیده میشود اما نمی رنجانند.

سردی میبنند اما گرم هستند.

صادق بودن را انسانیت میدانند.

فداکاری را شجاعت میدانند.

در رابطه ها خرد میشوند تا رفاقت بدانند.

                            

                                     به راستی چه کسی دیوانه اس چه کسی عاقل؟

                            ایا این دیوانه ها هستنند که عاقل اند یا عاقلان اند که دیوانه اند

 

 

 

 

 

 

 


امید غلامشاهزاده  بیست و نهم دی ماه سال سال 1382 در شهرستان بمپور که در آن زمان بخشی از شهرستان ایرانشهر در سیستان و بلوچستان بود متولد شد.

او تا سن ده سالگی در روستای توردان که در اطرف بمپور بود زندگی میکرد که پس از ان خانواده‌ی او برای اشتغال به شهر چابهار مهاجرت کردنند.

وی در رشته‌ی ریاضی و فیزیک در حال تحصیل  و دانش آموزی با استعداد است اما از نظر انظباط کمی ضعیف است او دوست دارد برای خود آینده‌ای خوب و ایده‌عال بسازد اما بر این عقیده هست که آینده‌ای خوب تنها با سخت کوشی به دست نمی آید بلکه با استفاده مناسب از فرصت ها نیز به دست می آید و نباید زندگی را به خود سخت گرفت بلکه باید از او لذت برد .

امید به رشته ورزشی فوتبال علاقه بسیار زیادی دارد و خود نیز فوتبالیستی در حال پیشرفت است که در اکادمی شهید بهشتی چابهار عضو هست.

امید پسری پر جنب و جوش و با انرژی است که همیشه به دنبال تفریح و خوشگذرانی با ودستانش است.همین خوشی طلبی اوست که اورا از درس خواندن کمی دور کرده است و با اینکه استعداد خوبی در درس خواندن دارد و معلمانش آینده‌ی اورا در خشان میبینند پشت کار زیادی در تحصیل ندارد.

تیم محبوب او پرسپولیس است و به این تیم  عشق خاصی دارد، (فقط به تیم محبوبش) نه بازیکنانش او بر این عقیده هست که میتواند روزی در این تیم حضور داشته باشد و از بازیکنان تیم محبوبش چیزی کمتر ندارد و اگر فرصت مناسبی نصیبش شود میتواند خود را ثابت کند .گرچه این طرز فکرش کمی مغرورانه به نظر میرسد اما او پسر مغروری نیست بلکه اعتماد به نفس بالایی دارد و میخواهد نشان دهد خواستن توانستن است و برای رسیدن به آرزو ها باید همان اندازه تلاش کرد.

او عقیده دارد که همیشه با نگاه خود به دنیا نگاه کنیم و از ان لذت ببریم برای اهداف تلاش کنیم و از مسیر رسیدن به هدف نیز لذت ببریم یعنی ان طور که دوست داریم و خودمان میخواهیم حرکت کنیم و اگر از انجام کاری لذت میبریم ان را انجام بدهیم و ازینکه دیگران ان را درست نمیدانند ناراحت نشویم چون دییگران فقط از نگاه خودشان نگاه میکنند و هیچ توجهی به افکار شما ندارند پس خودتان برای خودتان مهم باشید.

از نظر امید فکر کردن به نداشته ها خوب است ولی نه انگونه که شمارا را از داشته هایتان غافل کند بلکه به گونه ایی که تنها برای به دست اوردن انها همانگونه که میخواهید تلاش کنید

 

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

999 نبض احساس